حافظ
 
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها
نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 11
بازدید ماه : 11
بازدید کل : 459
تعداد مطالب : 6
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

<-PollName->

<-PollItems->

red men




الا یا ایها الـساقی ادر کاسا و ناولـها ... که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها

بـه بوی نافه‌ای کاخر صبا زان طره بگـشاید ... ز تاب جعد مشکینش چه خون افـتاد در دل‌ها

مرا در منزل جانان چه امـن عیش چون هر دم ... جرس فریاد می‌دارد که بربندید مـحـمـل‌ها

بـه می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید ... کـه سالک بی‌خبر نبود ز راه و رسم منزل‌ها

شـب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل ... کـجا دانـند حال ما سبکـباران ساحـل‌ها

همـه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر ... نـهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ها

حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ ... مـتی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملـها
                  

 

 

 


اگر آن ترک شیرازی بـه دسـت آرد دل ما را ... بـه خال هـندویش بخشم سمرقند و بـخارا را

بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافـت ... کـنار آب رکـن آباد و گلگـشـت مـصـلا را

فـغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شـهرآشوب ... چـنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغـما را

ز عشـق ناتـمام ما جمال یار مستغنی اسـت ... بـه آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را

من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم ... کـه عـشـق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را

اگر دشـنام فرمایی و گر نـفرین دعا گویم ... جواب تـلـخ می‌زیبد لـب لعـل شـکرخا را

نصیحـت گوش کن جانا که از جان دوست‌تر دارند ... جوانان سـعادتـمـند پـند پیر دانا را

حدیث از مـطرب و می گو و راز دهر کـمـتر جو ... کـه کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را

غزل گفتی و در سفتی بیا و خوش بخوان حافـظ ... کـه بر نـظـم تو افـشاند فلک عـقد ثریا را

 

 


ما را ز خیال تو چه پروای شراب است ... خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است

گر خمر بهشت است بریزید که بی دوست ... هر شربت عذبم که دهی عین عذاب است

افسوس که شد دلبر و در دیده گریان ... تحریر خیال خط او نقش بر آب است

بیدار شو ای دیده که ایمن نتوان بود ... زین سیل دمادم که در این منزل خواب است

معشوق عیان می‌گذرد بر تو ولیکن ... اغیار همی‌بیند از آن بسته نقاب است

گل بر رخ رنگین تو تا لطف عرق دید ... در آتش شوق از غم دل غرق گلاب است

سبز است در و دشت بیا تا نگذاریم ... دست از سر آبی که جهان جمله سراب است

در کنج دماغم مطلب جای نصیحت ... کاین گوشه پر از زمزمه چنگ و رباب است

حافظ چه شد ار عاشق و رند است و نظرباز ... بس طور عجب لازم ایام شباب است

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







شنبه 5 شهريور 1390برچسب:, :: 21:27 ::  نويسنده : امین